هرساله در ایران از هشتم تا ۱۴ مهرماه به عنوان هفته سالمندان نامگذاری شده است. وضعیت سالمندان ایرانی در این سالها، آئینهای است از وضعیت سالمندان فردا که یک چهارم جمعیت آن را تشکیل خواهند داد
اکثر سالمندان به خدمات توانبخشی در زمینههای حرکتی، عضلانی، بینایی، شنوایی و روانی نیاز دارند. رئیس اداره سالمندان وزارت بهداشت میگوید:«برای ارائه خدمات سالمندی در تمام سطوح باید نیروی انسانی متخصص فراهم باشد، در حالی که تعداد متخصصان رشته سالمندی در (ایران اسلامی) از تعداد انگشتان دست هم کمتر است!!».
مشکل دیگر، حقوق بازنشستگی پائین است. میانگین حقوق بازنشستگی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزارتومان است و این حقوق کفاف هزینههای سالمندان را نمیدهد. این حقوق با تورم موجود همخوانی ندارد و بسیاری از بازنشستگان مجبورند با وجود سن بالا با سختی کاری بیابند تا بتوانند آبرومندانه زندگی کنند.
در ایران طبق سرشماری رسمی سال ۱۳۸۵، تعداد «سالمندان» برابر با ۵ میلیون و ۱۱۹هزار نفر یعنی ۳/۷ درصد جمعیت کل کشور بوده است. وزیر بهداشت گفته است با توجه به روند صعودی کنونی جمعیت سالمندان تا سال ۱۴۰۰خورشیدی به ۱۰ میلیون نفر یعنی حدود ۱۰ درصد جمعیت کشور خواهد رسید
بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی عمر هر انسان به ۵ مرحله تقسیم میشود. کودکی: از تولد تا ۱۸سالگی، جوانی: از ۱۸ تا ۳۵سالگی، میانسالی: از ۳۵ تا ۵۵ سالگی، دوران مسنی: از ۵۵ تا ۶۵سالگی و بالاخره دوران سالمندی: از ۶۵ سال به بالا.
جمعیت ایران قبل از انقلاب اسلامی (!) ، حدود ۳۵ میلیون نفر بود. سیاستهای(کله های خیلی سیاسی!) افزایش موالید در سالهای جنگ و بعد از آن، نرخ رشد جمعیت را تا ۳.۹ رساند. حال جمعیت ایران به مرز ۷۵ میلیون نفر رسیده است.